loading...
برترین سرویس تفریحی
علی اشرفی بازدید : 60 شنبه 1391/11/07 نظرات (0)

دوم راهنمایی وقتی معلم زبان می اومد سر کلاس . . . همه دانش آموزا : Hello teacher how are u ? im fine Thank you . and you معلم : کلاً خودمون جواب خودمون رو میدادیم ! معلم هم دچار خلاء مغزی میشد ! و ما هم سرشار از ذوق که عالم زبان شدیم :: :: مسابقه بیست سوالی . . . ۱٫ تو جیب جا میشه؟ - آره ۲٫ از جیب راحت درمیاد؟ - آره جواب: گوشی های GLX :: ::یارو نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ! مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ! مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا مرگ : نه اصلا راه نداره ! همه چی طبق برنامست ! طبق لیست من الان نوبت توئه مرده گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر . . . مرگ قبول کرد و مرده رفت شربت بیاره ! توی شربت ۲ تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ! مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت . . . مرده وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد، نوشت آخر لیست و منتظر شد تا مرگ بیدار شه . . . مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت، به خاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن می کنم :: :: یه پیژامه دارم انقدر راحته که وقتی تنم میکنم هر ۵دیقه یه بار نگا میکنم ببینم پامه یا نه … معاوضه با زمین یا خودرو… :: ::

یه پیژامه دارم انقدر راحته که وقتی تنم میکنم هر ۵دیقه یه بار نگا میکنم ببینم پامه یا نه … معاوضه با زمین یا خودرو… :: :: اگر تبلیغات ماهواره را ملاک قرار بدهیم، مردم ایران کچل‌های چاقی هستند که ناتوانیجنسی دارند و می‌خواهند یک هفته‌ای ویزای کانادا بگیرند! :: :: با تمام بدیهاش این امتحانات پایان ترم یه مزیتی داره: اونم اینکه آدم با رشته ی تحصیلیش یکم آشنا میشه! :: :: نسل ما پیر شه، شبا جای دندون‌ مصنوعی، مچ دست راست رو باید بذاره تو لیوان آب :: :: سلطان غم ها پدر سلطان قلب ها مادر رسوای عالم عمه :: :: داداشم نوجوون بود میرفت باشگاه کونگ فوو کشتی, منم اون موقه ها بچه بودم هر وقت که تو باشگاشون یه فن جدید بهشون یاد میدادن میومد تو خونه رو من اجرا میکرد ! منم به ازای هر فن پول میگرفتم یعنی از کوچیکی من با این سختی پول درمیاوردما ! :: :: ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻫﺎ ﺗﻌﻄﯿﻠﻦ، ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻦ ﮐﻪ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻫﺎ ﺯﻧﮓ آﺧﺮ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ ﻣﯿﺪﺍﺩ یادش به خیر واقعا… :: :: به مامانم میگم چرا همیشه میخوای قسم بخوری جون منو قسم میخوری ؟ چرا جونه (برادرمو) قسم نمی خوری ؟ میگه آخه اون طفلک بچه بود زیاد مریض میشد… :: :: یکی از اتفاقای مسخره اینه که یکی رو مثلا توی نمایشگاه یا فروشگاه ببینی، و با هم سلام علیک کنید و جد ا بشید ؛ بعد سه دیقه دوباره ببینیش… :: :: اگه بدونید چنگیزخان با سوزوندن کتابای علمی چقد از بار درسهایی که قرار بوده بخونیم کم کرده، هر شب جمعه واسش فاتحه میخونید :: :: باز کجا ؟؟؟ سوالی که حتی اگه ۲سال خونه باشی و یهوبخوای از خونه خارج بشی حتما میشنوی ! :: :: سابقاً زر زدن یه ضد ارزش بود ، بعدش تبدیل شد به یه فرهنگ، الان یه فضیلته، یواش یواش داره میشه وظیفه، یه عده هم برای خودشون واجب کردن ! :: :: آدم باس دلش پاک باشه ، حموم و اینا همه بهونست … :: :: ﻭﺍﻻ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﭼﻪ ﺭﺑﻄﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻭ ﻏﻢ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺍﯾﻨﺎ ﺩﺍﺭﻩ ؟ ﻗﺪﯾﻢ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻫﻤﻪ ﺩﻕ ﻣﺮﮒ ﻣﯿﺸﺪﻥ ؟ :: :: دقت کردین: اگه یه نفر تو اتاق خوابیده باشه. به پنبههم دست بزنی صدا میده !

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
خدمت تمام دوستان بازدید کننده سلام.ما تصمیم گرفته ایم کهاز سال 92 فعالیت ها را بیشتر کنیم و هر روز مطالب جالب را در سایت گذاشته تا شما دوستان از این مطالب لذت ببرید.تنها کمک های شما نظرات و پیشنهاداتتان است که ما را در پیشرفت هرچه بهتر این وبلاگ یاری میرساند
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا از وبلاگ راضی هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 346
  • کل نظرات : 23
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 34
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,915
  • بازدید ماه : 1,915
  • بازدید سال : 24,746
  • بازدید کلی : 265,368
  • کدهای اختصاصی