loading...
برترین سرویس تفریحی
علی اشرفی بازدید : 63 یکشنبه 1392/02/22 نظرات (0)

انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تكرار فصول شد. نیاز به دانستن زمان كاشت و برداشت، تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد كه زمان يخ‌بندان و موسم شکوفه‌ها را از يکديگر جدا می‌کرد. نخستین محاسبه‌ی فصل ها در جوامع گذشته بر اساس گردش ماه كه تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت اما در نتیجه ناهماهنگی‌هايی كه تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت گرفت......

بقیه در ادامه مطلب....

اين جشن از قدمتی حداقل 3000 ساله برخوردار است.در ادبـيـات فارسی جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری همچون فردوسی، عنصری، منوچهری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
لازم به ذكر است، جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می‌شده و ابوریحان نیز با آن كه اين جشن را به جمشید منسوب می‌كند، یادآور می‌شود كه (نوروز را جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود.)
جشن نوروز از برجسته‌ترین و با شکوه‌ترین یادگاری‌های ایرانیان است که سال‌های زیادی را پشت سر گذاشته است و یکی از جشن‌های بسیار کهن جهان به شمار می‌رود. نوروز در دربار پادشاهان هخامنشی و ساسانی همراه با مراسم خاصی برگزار می‌گردید. نمایندگانی از 23 کشوری كه با ایران رابطه داشتند به حضور پادشاهان ايران می‌رسیدند و هدایای دولت‌های خود را تقدیم آنها می‌کردند.
از هند: فیل، شمشیر، مشک و وسائل کشاورزی.
از تبت و چین: مشک و عنبر، ابریشم و رنگ.
از سواحل رود سند: طاوس و طوطی.
از دربار روم: فرش و پارچه‌های الوان، جواهرات و مایحتاج سوارکاران ایرانی.
از کشورهای همجوار و مصر: اسب‌های زیبا و تیزرو، گوسفند، شتر، آهو، زرافه و سایر هدایای نقدی.

گذشته از ایران ، در آسیای صغیر و یونان، برگزاری جشن‌ها و آیین‌هایی را در آغاز بهار سراغ داریم ولی برگزاری شکوهمند و همگانی این جشن در دستگاه‌های حکومتی و سازمان‌های دولتی و غیردولتی و در بین همه‌ی قشرها و گروه‌های اجتماعی فقط از ویژگی‌های ایران زمین است که با وجود تمام فراز و فرودهای اين سرزمين اعم از جنگ‌ها، دگرگونی‌های سیاسی، اجتماعی، اعتقادی، علمی و فنی، از روزگاران کهن پا برجا مانده و افزون بر آن به جامعه‌ها و فرهنگ‌های دیگر نیز راه یافته است.
سرانجام بايد گفت اين از افتخارات ايران و ايرانيان است كه تا امروز هيچ جامعه و کشوری، اين چنين جشن و آیین كهنی که همگانی و مورد احترام خاص و عام، فقیر و غنی، کوچک و بزرگ و بالاخره شهری و روستایی و عشایری باشد را تجربه نكرده است.                                              
منبع رشد

[ یکشنبه پانزدهم اردیبهشت 1392 ] [ 21:55 ] [ امیرحسین ]
عيد و نوروز در اسلام
همزمان با ظهور اسلام، بسياري از سنن غلط مانند آتش‌پرستی و منع دفن مردگان از بين رفت، ولي نوروز به عنوان يك جشن ملی باقی ماند و پيشوايان دينی آن را حياتی دوباره بخشيده و با دعا و نيايش آراستند. اسلام، نوروز را جلای بيشتری داد، شيرازه بست و آن را با پشتوانه‌ای استوار از خطر زوال در دوران مسلمانی ايرانيان مصون داشت. نوروز كه با جان مليت زنده بود، روح مذهب نيز گرفت. در روايات اسلام نوروز روزی است كه جبرئيل بر حضرت محمد (ص) نازل شد، روز غدير خم است، و روز ظهور حضرت صاحب‌الزمان (عج) خواهد بود. در اعتقادات كهن ايرانی روزی است كه آفريدگار از خلقت جهان فارغ مي‌شود و روز آفرينش انسان است.آمده است كه در هنگام تحويل سال اين دعا را بسيار بخوانند:
يا مقلب القلوب و الابصار
يا مدبر الليل و النهار
يا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
اين دعا با كلامی نغز از امام علی(ع) آراسته می‌شود، كه خدايا با بهاری پر ابر و ابری پر باران، آب رحمت خويش را بر خاك خشك ما و بر گياهان پر بركتت فرو ريز تا به باران درشت و بسياری آن، خاك خشك، خرم و سبز گردد.
بدين ترتيب نوروز با ورود اسلام به ايران و فراگيري اين دين در پهنه‌ای وسيع از شبه قاره هند تا شمال آفريقا، اين مجال را يافت تا در ميان اقوام غير ايرانی نيز تداول يابد. همچنين برخی از سنت‌هايی كه امروزه پيوستگي عميقی با نوروز دارند، از دوره اسلامی به اين آيين كهن افزوده گرديدند. همچنين تقدس دينی لحظه تحويل سال چنان در نظر مردمان پر رنگ است كه در شهرهای مقدس، مردم به امام‌زاده‌ها و اماكن متبرك می‌روند. شيرازی‌ها به حرم شاهچراغ و حرم علی‌ بن حمزه روی می‌آورند و مشهدی‌ها به پابوس امام رضا(ع) مي‌شتابند و بسياری از مردم قم در بارگاه حضرت معصومه(س) گرد هم می‌آيند و بعضی از مردم ری و تهران در حرم شاه‌عبدالعظيم و مرقد بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران.
نظافت محیط و خانه‌تكانی:
مردم قبل از رسیدن سال نو تحولی در زندگی خود ایجاد می‌كنند و با خرید لباس نو و تمیز كردن محل زندگی خود نشاط خاصی به زندگی خود می‌دهند.
نوروزخوانان:
در روستاها و شهرهای مختلف ایران، از نیمه‌های اسفند، گروه‌های نوروزی‌خوان راه می‌افتند و در کوچه وخیابان‌ها نوروزیه می‌خوانند. نوروزخوانان جوانانی هستند كه به زبان محلی ترانه‌ی نوروزی می‌خوانند و از آمدن نوروز خبر می‌دهند و مژدگانی دریافت می‌كنند و آن‌ها چنین می‌خوانند:
باد بهاران آمده
نوروز سلطان آمده
مژده دهید ای دوستان
این سال نو بازآمده
حاجی‌فیروز:
یکی از ارمغان‌های نوروز حاجی‌فیروز است که از شادی و نشاط صحبت می‌كند. او لباسی سرخ می‌پوشد، گیوه‌های نوک‌تیز و منگوله‌دار به پا می‌کند و کلاه مخروطی دراز و منگوله‌دار بر سر می‌گذارد. او چهره‌ای سیاه و لبانی سرخ و دندان‌هایی سپید دارد و دایره‌ای زنگی در دستش است و شعرهایی را همراه با نواختن دایره‌ی زنگی می‌خواند.
چراغانی نوروزی:
چراغانی، سنتی قدیمی است كه قدمت آن به روزگار باستان می‌رسدكه اقوام ایرانی به هنگام فرا رسیدن نوروز بر در و بام خانه‌ها و بلندی دژها مشعل روشن می‌كردند و آتش می‌افروختند. امروزه نیز در بسیاری از نقاط ایران، این آیین را با روشن كردن ریسه‌های چراغ بالای ورودی منازل و یا روشن كردن چراغ انجام می‌دهند.
پهن كردن سفره‌ی هفت‌سین:
در سفره‌ی سفید رنگ هفت‌سین كه نماد گستردگی جهان، پاكی و سفید بختی است و معمولا آن را روی فرش پهن می‌كنند، هفت سینی گذاشته و در هر یك اقلامی قرار می‌دهند كه با حرف (سین) شروع شده و هر یك نماد مفهومی است كه ریشه در فرهنگ ایرانیان دارد.عدد 7 عدد نامیرایی، جاودانگی و كمال است و برای ایرانیان جایگاه ویژه‌ای دارد. می‌توانید در مورداجزای سفره‌ی هفت‌سین در همین ویژه‌نامه مفصل بخوانید.
نظافت شخصی و پوشیدن لباس تمیز:
نظافت و رعایت بهداشت و نیز پوشیدن لباس تمیز و استفاده از عطر و بوی خوش در صورت امكان از وظایف اخلاقی و اجتماعی نوروز است. از امام صادق(ع) روایت شده كه فرمود: "در نوروز غسل كن و تمیزترین لباسهای خود را بپوش و با عطر، ‌خود را خوشبو كن".
تحویل نوروزی:
در وقت تحویل سال تمام خانواده در کنار هم می‌باشند و دور هم و پای سفره‌ی هفت‌سین می‌نشینند و منتظر شلیك توپ و آغاز سال نو می‌شوند. پس از شلیك توپ و تحویل سال، بزرگ خانوده از بین قرآن پول نو برمی‌دارد و به اعضای خانواده هدیه می‌دهد و عید را تبریك می‌گوید، همچنین در هنگام تحویل سال، همگان دعای زیر را می‌خوانند:
یا مقلّب القلوب و الابصار
یا مدبّر اللّیل و النهار
یا محوّل الحول و الاحوال
حوّل حالنا الی احسن الحال
هدیه و عیدی:
هدیه و عیدی دادن در این ایام در میان مردم معمول بوده است. نكته‌ی مهم در این رابطه خودداری از افراط و تفریط و تكلف است و باید شرایط اقتصادی افراد و جامعه مورد توجه قرار گیرد.
در این باره آقای رحیمیان در كتاب سایه آفتاب می‌نویسد: در روز عید نوروز خدمت امام خمینی (س) رسیدیم. حضرت امام با نشاطتر از روزهای گذشته و با صورتی متبسم در حالی كه قبایی نو بر تن داشتند وارد شدند و به افراد حاضر چند بار مبارك باشد گفتند. سپس خودشان سراغ سكه‌های یك ریالی را گرفتند و در كف دست همه قرار دادند. مشابه این برنامه در نوروز سالهای دیگر نیز تكرار می‌شد.
دیدار اقوام و آشنایان و شادباش‌های نوروزی:
در ایام نوروز خانواده‌ها به دیدار اقوام خویش می‌روند و سال نو را به آنها تبریك می‌گویند و برایشان آرزوی سالی پربركت می‌نمایند. برخی از جملات مورد استفاده در این دیدارها تبدیل به جملاتی فراگیر در فرهنگ ایرانی شده است كه اغلب ایرانیان در دیدارهای نوروزی خود از این جملات استفاده می كنند؛
از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به "صد سال به این سال ها"، "مباركا باشه ان‌شاالله"، "هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز" و ... اشاره كرد.
خانواده‌های ایرانی، در حال حاضر برای انجام این دیدارها به اولویت‌های زیر توجه دارند:
* دیدار از بیماران.
* دیدار از خانواده شهدا و جانبازان.
* دیدار از بستگان نزدیك.
* دیدار از دوستان.
خوردنی‌های نوروزی:
در بسیاری از مناطق ایران، انواع شیرینی و شكلات و آجيل برای استقبال از سال جدید و پذیرایی از مهمان‌های نوروزی تهیه می‌شود. در روستاهای ایران نیز زنان خانه‌دار، انواع شیرینی‌های سنتی و محلی از جمله قطاب، نان، نخودچی، باقلوا، سوهان، نان گردویی و نان قندی را برای سال جدید می‌پزند.
به جز شیرینی و شكلات نوروزی، غذاهای خاصی نیز برای استقبال از بهار پخته می‌شود؛ سبزی پلو با ماهی، كوكو سبزی، آش رشته و ماهی شكم‌پر از جمله غذاهای سنتی ایرانیان است كه در شب عید طبخ و در جمع خانواده و در اولین شب سال جدید صرف می شود.
كارت‌های تبریك نوروزی:
در زمان‌های قدیم - و البته در همین روزگار - رسم بود كه هركس در ایام نوروز از خانواده‌اش دور بود، برای آن‌ها و به مناسبت تبریك سال نو، كارت یا نامه‌ای محبت‌آمیز همراه با شادباش‌ها و تبریك‌ها و تصاویری از گل‌های بهاری و مناظر زیبا ارسال كند تا در جشن آغاز سال نو در شادی دیگران سهیم باشد. این رسم در سال‌های اخیر و با پیشرفت تكنولوژی، از طریق پست الكترونیكی (E-mail)، پیامك (SMS) و پیامك چندرسانه‌ای (MMS) نیز صورت می‌پذیرد. در این میان، استفاده از پست الكترونیكی و محیط اینترنت به علت امكان استفاده از جذابیت‌های صوتی، تصویری و ... به عنوان یكی از روش‌های نوین و جذاب برای تبریك سال نو در میان مردم در حال گسترش است.
مسافرت نوروزی:
با آغاز سال نو و رویش جوانه‌ها، هوای مطبوع بهاری بر همه جای ایران حاكم می‌شود. تعطیل بودن مدارس و ادارات فرصت مناسبی است برای بازدید از این مناظر و استراحت چند روزه در دامان طبیعت سبز و زیبای بهاری ایران.
   
منبع رشد
[ یکشنبه پانزدهم اردیبهشت 1392 ] [ 21:50 ] [ امیرحسین ]
سفره‌ی هفت‌سین
رسم و باوری کهن وجود دارد که همه‌ی اعضای خانواده در موقع تحویل سال نو، در خانه‌ی خود در کنار سفره‌ی هفت‌سین گرد هم جمع می‌شوند. این سفره در بیشتر خانه‌ها تا روز سیزده فروردین گسترده است. در سفره‌ی سفید رنگ هفت‌سین كه نماد گستردگی جهان، پاكی و سفید بختی است و معمولا آن را روی فرش پهن می‌كنند، هفت سینی گذاشته و در هر یك اقلامی قرار می‌دهند كه با حرف (سین) شروع شده و هر یك نماد مفهومی است كه ریشه در فرهنگ ایرانیان دارد. عدد 7 عدد نامیرایی، جاودانگی و كمال است و برای ایرانیان جایگاه ویژه‌ای دارد.
اجزای سفره‌ی هفت‌سین:
* قرآن مجید: نشانه استواری ایمان، زینت‌بخش سفره نوروزی مسلمین است كه پس از تحویل سال همه آن را بوسیده و چند آیه‌ای برای تبرك می‌خوانند.
* آینه: نماد جهان بی‌پایان و بارگاه خداوندی است.
* شمع: به تعداد اعضای خانواده برای آرزوی شادی و روشنایی زندگی آنهاست. شعله افروخته نماد روشنایی جاودانه است.
* جامی پر از آب با چند قطره گلاب: نشانه تازگی و نماد باروری و وجود زندگی. چند برگ نارنج به نشانه آرزوی سرسبزی روی آب شناور است. وجود نارنج شناور در آب، نماد شناوری زمین در كیان است.
* كوزه‌ای پر از آب: نشانه درخواست باران و فراوانی آب است.
* ماهی قرمز: در تنگ بلورین، نماد روزی حلال.
* تخم مرغ رنگ شده: نشانه رنگارنگی نژادهای مختلف بشری و تاكید بر این كه بنی‌آدم اعضای یكدیگرند.
* نان: بنیاد تغذیه است و در سفره نشانه بركت و روزی است.
* گندم: نماد روزی، فراوانی و بركت.
و سين‌های زير:
سين يكم، سنجد:
سنجد نشانه‌ی سنجيده عمل كردن و خردورزی است، می‌گويند اول چيزی كه خداوند خلق نمود عقل بود. شايد كمتر ملتی را بيابيد كه به اندازه‌ی ايران در سابقه‌ی حكمت‌های خود تاكيد بر خردوزی داشته باشند.
سين دوم، سيب:
سيب ميوه‌ی سلامتی است و مشهور به ميوه‌ی بهشتی است، در احاديث ما آمده است "خوردن سيب شما را از پزشك بی‌نياز می‌كند". اين موضوع در ادبيات جهانی هم جايگاه مناسبی دارد.
سين سوم، سبزه:
سبزه نشان طبيعت و نشان طراوت، سادگي و ايثار است. درخت سبز آفتاب را تحمل كرده و سايه‌ی خود را به بشر تقديم می‌كند. سبزه و به طور كلی گياهان، مايه‌ی دوام حيات موجودات هستند.
سين چهارم، سمنو:
سمنو سمبل قدرت و شجاعت است. سمنو را غذای مرد آفرين می‌گفتند. اين غذا از جوانه‌ی گندم درست می‌شود و تمام حكمت آن نيز در همين است.
سين پنجم، سير:
در مورد سير حكمت‌های بسيار متفاوتی نقل شده است، هرچند امروزه برخي سير را دوست ندارند اما فوايد اين خوراكی در كنترل و مهار امراض و بيماری‌ها از لحاظ علم پزشكی بر كسی پوشيده نيست. برخی سير را در سفره‌ی هفت‌سين نشان كرامت می‌دانند. برخی سير را به نشان گندزدايی و پاكيزگی محيط زيست در سفره قرار می‌دهند اما در اکثر فرهنگ‌های ايرانيان، برای سیر نقش محافظت‌کننده از شر قائل بودند و از سير به عنوان نگهبان سفره ياد كرده اند.
سين ششم، سركه:
سركه نشان از جوش و خروش است. طبيعت اسيدی سركه در خاك را همگان ديده‌اند و از اين رو برای ياد دادن پذيرش ناملايمات بر سفره می‌گذارند. در ادبيات ما هم آمده است كه سركه‌فشانی كردن برای خاموش كردن آتش خشم است.
سين هفتم، سكه:
در آداب نوروزی، سكه نشان ثروت و دارايی است. لحظه‌ی تحويل سال فرصت مناسبی است برای طلب رزق و روزی حلال از خداوند.
همچنين ايرانيان در اقوام مختلف و گاه بر حسب موجودی اقلام در منزل، سين‌های ديگری نيز در سفره استفاده می‌كنند كه می‌توان بهسماق كه نشان بركت آشپزخانه و پخت و پز است يا سپند(اسفند) كه نمادی برای پيشگيری از چشم زخم است اشاره نمود.
طبق رسم ايرانيان مسلمان، سفره‌های هفت‌سين به بركت دعای سال نو و خواندن قرآن نورانی مي‌شود. رسم است كه پدربزرگ و مادربزرگ بالای سفره‌ی هفت‌سين نشسته و برای اعضای خانواده قرآن می‌خوانند و كوچكترها را دعا می‌كنند. سپس پدربزرگ فال حافظی می‌گيرد و برای اهل خانه قرائت می‌كند. همين‌طور هنگام تحويل سال همه به آينه كه نمادی از به خود نگریستن و به درون نظاره کردن است نگاه می‌كنند و وقتی سال تحويل می‌شود، اعضای خانواده با گفتن شادباش همديگر را در آغوش می‌گيرند و بزرگترها اسكناس‌های نو و متبرك‌شده بين صفحات قرآن را به كوچكترها عيدی می‌دهند. تمام اين تكاپوها برای رسيدن يك لحظه است:

لحظه‌ی تحويل سال كه به دنبالش بهار می‌آيد و نشانه‌هايش را مي‌آورد. بهار با جشنواره‌ی رنگ‌های شاد گل‌ها و سبزی فراگيرش كه در طبيعت و در دامن دشت‌ها به ‌پا می‌شود و به اندام عريان درختان، جامه‌ی سبز می‌پوشاند. هر برگ و شكوفه‌ای كه جوانه می‌زند شمعی است كه به افتخارجشن تولد طبيعت روشن می‌شود.        
دكتر علی شريعتی درباره‌ی نوروز بسيار زيبا بيان می‌كنند كه خلاصه آن را می‌خوانيد: بسیار گفته اند و بسیار شنیده اید پس به تکرار نیازی نیست؟ چرا هست. مگر نوروز را خود مکرر نمی کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در علم و و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده «عقل» تکرار را نمی پسندد: اما «احساس» تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است و طبیعت را از تکرار ساخته اند: جامعه با تکرار نیرومند می شود، احساس با تکرار جان می گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس، و جامعه هر سه دست اندرکارند. نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، به اين دليل است كه يك قرارداد مصنوعی اجتماعی یا يک جشن تحمیلی سیاسی نیست، جشن جهان است و روز شادمانی زمین و آسمان و آفتاب.
جشن های دیگران غالباً انسان را از کارگاه‌ها، مزرعه‌ها، دشت‌ها و صحراها، کوچه و بازار، باغ‌ها و کشتزارها، در میان اتاق‌ها و زیر سقف‌ها و پشت درهای بسته جمع می کند:
(کافه‌ها، قهوه‌خانه‌ها، زیرزمین‌ها، سالن‌ها، خانه‌ها...، در فضایی گرم از نفت، روشن از چراغ، لرزان از دود، زیبا از رنگ و آراسته از گل‌های کاغذی، مقوایی، مومی، بوی عطر و ...)
اما نوروز دست مردم را می گیرد و از زیر سقف‌ها و درهای بسته، فضاهای خفه‌ی لای دیوارهای بلند و نزدیک شهرها و خانه ها، به دامن آزاد و بیکران طبیعت می کشاند:
(گرم از بهار، روشن از آفتاب لرزان از هیجان آفرینش و آفریدن، زیبا از هنرمندی باد و باران، آراسته با شکوفه، جوانه، سبزه و معطر از بوی باران، بوی پونه، بوی خاک، شاخه های شسته، باران‌خورده، پاک...)
 
نوروز تجدید خاطره بزرگی است: خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. هر سال آن فرزند فراموشکار که سرگرم کارهای مصنوعی و ساخته های پیچیده خود، خویش را از یاد می برد، با یادآوری وسوسه‌آمیز نوروز به دامن وی باز می گردد و با او، این بازگشت و تجدید دیدار را جشن می گیرد. تمدن مصنوعی ما هر چه پیچیده تر و سنگین تر می گردد، نیاز به بازگشت و باز شناخت طبیعت را در انسان حیاتی تر می کند و بدین گونه است که نوروز بر خلاف سنت‌ها که پیر می‌شوند، فرسوده و گاه بیهوده، رو به توانایی می رود و در هر حال آینده‌ای جوان‌تر و درخشان‌تر دارد.
نوروز تنها فرصتی برای آسایش، تفریح و خوشگذرانی نیست: نیاز ضروری جامعه و خوراک حیاتی یک ملت نیز هست. هر ملتي در هر جای جهان و هر عصر و دوره‌ای سنت‌های گوناگونی داشته كه جشن نوروز يکی از استوارترین و زیباترین اين سنت هاست.
"آری، هر ساله، حتی همان سالی که اسکندر ملعون چهره‌ی این خاک را به خون ملت ما رنگین کرده بود و در کنار شعله‌های مهیبی که از تخت جمشید زبانه می کشید، همان‌جا و همان وقت، مردم مصیبت‌زده‌ی ما نوروز را جدی‌تر و با ایمان سرخ‌رنگ، خیمه برافراشته بودند."
 
نوروز همه وقت عزیز بوده است؛ در چشم مغان، در چشم موبدان، در چشم مسلمانان و در چشم شیعیان مسلمان. همه نوروز را عزیز شمرده‌اند و با زبان خویش از آن سخن گفته‌اند. حتی فیلسوفان و دانشمندان که گفته‌اند:
"نوروز روز نخستین آفرینش است که خداوند دست به خلقت جهان زد و شش روز در این کار بود و ششمین روز، خلقت جهان پایان گرفت و از این روست که نخستین روز فروردین را اهورمزد نام داده‌اند و ششمین روز را مقدس شمرده‌اند. چه افسانه‌ی‌زیبایی زیباتر از واقعیت راستی؟ مگر هر کسی احساس نمی کند که نخستین روز بهار، گویی نخستین روز آفرینش است. اگر روزی خدا جهان را آغاز کرده است، مسلماً آن روز، این نوروز بوده است. مسلماً بهار نخستین فصل و فروردین نخستین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است. هرگز خدا جهان را و طبیعت را با پاییز یا زمستان یا تابستان آغاز نکرده است. مسلماً اولین روز بهار، سبزه‌ها روییدن آغاز کرده‌اند و رودها رفتن و شکوفه‌ها سر زدن و جوانه‌ها شکفتن. یعنی روح در این فصل زاده است و عشق در این روز سر زده است و نخستین بار، آفتاب در نخستین روز طلوع کرده است و زمان با وی آغاز شده است.
اسلام که همه‌ی رنگ های قومیت را زدود و سنت‌ها را دگرگون کرد، نوروز را جلال بیشتر داد، شیرازه بست و آن را با پشتوانه‌ای استوار از خطر زوال در دوران مسلمانی ایرانیان، مصون داشت.
انتخاب علی(ع) به خلافت و نیز انتخاب علی(ع) به وصایت، در غدیر خم هر دو در این هنگام بوده است و چه تصادف شگفتی كه آن همه خلوص و ایمان و عشقی که ایرانیان در اسلام به علی(ع) و حکومت علی(ع) داشتند پشتوانه‌ی نوروز شد.نوروز که با جان ملیت زنده بود، روح مذهب نیز گرفت، سنت ملی و نژادی، با ایمان مذهبی و عشق نیرومند تازه‌ای که در دل‌های مردم این سرزمین برپا شده بود پیوند خورد و محکم گشت و مقدس شد...
امیدوارم راضیتون کرده باشم.
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
خدمت تمام دوستان بازدید کننده سلام.ما تصمیم گرفته ایم کهاز سال 92 فعالیت ها را بیشتر کنیم و هر روز مطالب جالب را در سایت گذاشته تا شما دوستان از این مطالب لذت ببرید.تنها کمک های شما نظرات و پیشنهاداتتان است که ما را در پیشرفت هرچه بهتر این وبلاگ یاری میرساند
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا از وبلاگ راضی هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 346
  • کل نظرات : 23
  • افراد آنلاین : 28
  • تعداد اعضا : 34
  • آی پی امروز : 119
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 270
  • باردید دیروز : 395
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,567
  • بازدید ماه : 1,567
  • بازدید سال : 24,398
  • بازدید کلی : 265,020
  • کدهای اختصاصی